برچسبها:
صحيفه سجاديه
صحیفه سجادیه مشتمل كه محققين، اسم آن را اخت القرآن، انجيل اهل بيت و زبور آل محمد نهاده اند. مشتمل بر 54 دعا از آن حضرت است.دعاي بيستم مشهور به دعاي مكارم الاخلاق و دعاي چهل و هفتم مشهور به دعای عرفه از ادعیه مشهور در بین عموم می باشد. این صحیفه در ضمن دعا، معارف اسلام، سياست اسلام، اخلاق اسلام، اجتماعيات اسلام، حقانيت شيعه، حقانيت اهل بيت علیه السلام، انتقاد از ظلم و ظالم، سفارش به حق و حقيقت، و بالاخره يك دوره معارف اسلامى را آموزش مى دهد. همچنین صحيفه سجّاديه، يكي از نمادهاي عرفاني و زاييده انديشه هاي معرفت شناسي امام سجّاد علیه السلام است.
دیگر آثار آن حضرت
- مناسك حج: يكي ديگر از كتب آن حضرت است كه فرزندان آن حضرت اين كتاب را نقل كرده اند.
- رساله حقوق: از ديگر آثار گرانسنگ آن حضرت كه جامع آداب سلوك فردي و اجتماعي است و محور شرح و بسط زيادي قرار گرفته است، رساله حقوق آن حضرت است.
- الجامع في الفقه: عنوان يكي ديگر از آثار آن حضرت است كه ابوحمزه ثمالي نقل كرده است.
- صحيفة الزهد: كتاب ديگري است كه توسط ابوحمزه ثمالي نقل شده است.
- کتاب حدیث: كتاب ديگري كه توسط داود بن عيسي از آن حضرت نقل شده، كتابی است كه امام سجاد علیه السلام آن را گردآوري نموده است.
برچسبها:
برچسبها:
پس از شهادت امام حسين عليه السلام، همزمان با ديگر مناطق سرزمين هاي اسلامي شهر مدينه نيز به تدريج به جنبش درآمد. حاكم مدينه به گمان خود تدبيري انديشيد. وي گروهي از بزرگان شهر را به دمشق فرستاد كه از نزديك خليفه ي جوان را ببينند و از مراحم او برخوردار شوند تا شايد در بازگشت به مدينه مردم را به اطاعت از حكومت مركزي تشويق كنند.
يزيد كه از تربيت اخلاقي، تدبير و دورانديشي لازم برخوردار نبود و ظاهر اسلام را نيز رعايت نميكرد پيش روي نمايندگان مدينه به شرابخواري، سگ بازي و كارهاي خلاف شرع پرداخت. نمايندگان مدينه هنگام بازگشت از شام، فغان برآوردند و گفتند: «يزيد مردي شرابخواره و سگ باز و فاسق است و چنين كسي نميتواند خليفه و امام مسلمانان باشد.» سرانجام شورش سراسر شهر را فرا گرفت و مردم، حاكم شهر و خاندان اموي را از شهر بيرون راندند. چون اين خبر به شام رسيد، يزيد لشگري را مأمور سركوبي مردم مدينه كرد و «مسلم بن عقبه» را كه مردي سالخورده بود، امير آن لشگر ساخت. مسلم مدينه را محاصره كرد. پس از چندي ساكنان شهر تاب مقاومت از كف دادند و تسليم شدند. سپاهيان شام در سه روز مردم مدينه را قتلعام كردند و از هيچ زشتكاري باز نايستادند. در اين واقعه مردان پارسا و شب زنده دار بسياري كشته شدند و زنان و دختران بيشماري از تجاوز اين قوم وحشي ايمن نماندند. در تاريخ از اين فاجعه به نام «جريان حرّه» ياد ميشود.
در اين فاجعهي بزرگ، خاندان امام زينالعابدين و بني هاشم از تعرّض مصون ماند. به همين جهت دهها خانوادهي مسلمان در مدّت محاصره شهر، به خانه ي آن حضرت پناهنده شدند و از خطر نجات يافتند. آنچه سبب شد تا امام سجاد عليهالسلام از اين فتنه ايمن بماند، برخوردهاي منطقي و سخنان روشنگري آن حضرت در برابر مردم شام و شخص يزيد بود. عكس العمل آن حضرت هنوز در ذهن شاميان باقي بود و يزيد را متقاعد ساخته بود كه بيش از آنچه در كربلا به اهل بيت ستم روا داشته است، مجال ظلم به ايشان نيست؛ زيرا با شدت بخشيدن به اين ستمكاري، حكومت طرفي نخواهد بست.
منبع: سيره ى پيشوايان، ص 188.
برچسبها:
امام سجاد عليه السلام در يكي از دوران هاي دشوار تاريخ اسلام، امامت امت را برعهده داشت. هيچ يك از مشكلات اجتماعي و نابساماني هاي سياسي كه در پي فتنه ي عبدالله بن زبير و سختگيري هاي او بر بني هاشم و نيز هجوم مسلم بن عتبه به مدينه به وجود آمدند، نتوانستند امام را از تعليم و تربيت بازدارند.
در ميان شاگردان امام سجاد عليهالسلام، برخي از صحابه و ياران رسول خدا نيز به چشم ميخورند. مانند: جابربن عبدالله انصاري، واثله كناني، سعيد بن مسيّب بن حزن و سعيد بن جهان كناني، مولي امّ هاني.
بسياري از تابعين، نيز افتخار شاگردي در مكتب آن حضرت را يافته اند، مانند: سعيد بن جبير، محمد بن جبير، ابوخالد كابلي، قاسم بن عوف، اسماعيل بن عبدالله بن جعفر.
شيخ طوسي در فهرست رجال خود، نام صد و هفتاد نفر از اصحاب و شاگردان امام زينالعابدين عليه السلام را به ترتيب حروف الفبا ياد كرده است. ابوخالد الكابلي، يحيي بن امّ الطويل و جبير بن مظعم از اصحاب ممتاز امام سجاد عليهالسلام به شمار ميروند.
1ـ تابعين به كسانى گفته مىشود كه پيامبر را نديده اند، ولى اصحاب پيامبر (ص) را درك كرده اند.
منبع:رجال طوسى، 82 ـ 101.
برچسبها:
امام سجاد علیه السلام پس از فاجعه کربلا به امامت رسيد و با توجه به وضعيت زمان و اختناق حاكم در آن دوران، اقدام به يك سلسله برنامه هاي ارشادي و فرهنگي و مبارزات غيرمستقيم نمود.
ماجراي نهضت كربلا، يك حادثه بزرگ سياسي بود که امام سجّاد علیه السلام در پيدايش آن و ابلاغ پيام شهيدان و پيگيری نتايج نهضت نقش اصلي را داشت، آن حضرت پس از ماجراي خونين عاشورا، چه هنگام اسارت و چه هنگام بازگشت به مدينه، در هر فرصتي مردم را بر ضدّ طاغوت عصر، يزيد بن معاويه مي شوراند، خطبه غرّا و كوبنده او در شام، يزيد و حكومتش را رسوا نمود و ماهيّت پليد حكومت خودكامه او را افشا كرد.
امام سجاد علیه السلام با این که پس از واقعه کربلا جامعه اسلامی را گرفتار ترس و یاس می دید و کسی را نمی یافت که تربیت کند و دانش خویش را به او بسپارد ولی از پای ننشست و با دعا و نیایش مطالب عمیق و مضامین ارزنده و گرانقدری را به جامعه اسلامی به ویژه شیعیان منتقل ساخت
برچسبها:
موضعگيريهاي امام سجاد عليهالسلام و زينب كبري عليهاالسلام، يزيد را آشفته ساخت. برخي منابع نوشتهاند يزيد با مشاهدهي تأثير عميق خطبهي عليبنالحسين در مردم، با لحني اعتراضآميز به كساني كه از وي خواسته بودند تا به عليبنالحسين اجازهي سخنراني بدهد، گفت:
شما مقصودتان رسوايي ما و نابودي سلطنت ما بود. ولي آنان در پاسخ گفتند: به خدا سوگند! هرگز باور نميكرديم جواني كه مانند وي رنج و آسيب ديده، عزيزترين عزيزانش را از دست داده، روزها در اسارت بر مركبهاي برهنه راه پيموده و... بتواند در مجلسي كه انبوه درباريان و بزرگان شهر و مردم مختلف حاضرند، اينگونه محكم و مستدل سخن بگويد.
از برخي منابع ديگر استفاده ميشود كه مردي از دانشمندان يهود نيز در محفل يزيد حضور داشت. وي پس از شنيدن سخنان امام سجاد از يزيد پرسيد: «به راستي اين جوان كيست؟» يزيد گفت: «فرزند حسين عليهالسلام» يهودي گفت: «كدام حسين عليهالسلام؟»... آنقدر پرسيد تا دانست اين خاندان از نسل پيامبر اكرم صلياللهعليهوآله هستند. از اينرو با توبيخ و سرزنش به يزيد گفت: «آيا او فرزند دختر پيامبرتان بود كه با اين فاصله كم پس از رحلت پيامبرتان او را كشتيد؟ به راستي رفتاري ناشايست دربارهي خاندان پيامبر خويش روا داشتيد. شما ديروز از پيامبرتان جدا شدهايد و امروز فرزندش را ميكشيد؟...»1
منبع: بحارالانوار، ج 45، ص 139.
برچسبها:
كوفيان ايستادهاند تا اسيران را ببينند. عليبنالحسين از خيمه خارج ميشود. براي نخستين بار نگاهش به چشمان بيمهر و چهرههاي پيمانشكن كوفيان خيره ميشود. امام سخنش را با ستايش پروردگار آغاز كرد و بر پيامبر درود فرستاد. سپس چنين فرمود:
هان اي مردم! آن كه مرا ميشناسد سخني با او ندارم، ولي آنكس كه مرا نميشناسد، بداند كه من علي فرزند همان حسينم كه در كنار رود فرات با كينه و عناد سر مقدسش را از بدن جدا كردند، بدون اين كه جرمي داشته باشد و حقي داشته باشند. من فرزند كسي هستم كه حريم او را حرمت ننهادند... اموالش را به غارت بردند و خاندانش را به اسارت گرفتند...
برچسبها:
امام سجّاد عليه السلام چون وضو مي گرفت و خود را براي نماز آماده ميكرد، رنگ رخسارش دگرگون ميشد و چون از علت آن ميپرسيدند، پاسخ ميداد: آيا ميداني كه ميخواهم به آستان چه بزرگي راه يابم و در برابر چه مقامي قرار بگيرم» بارها ميديدند كه امام زين العابدين عليه السلام وضو گرفته و براي رسيدن وقت نماز به انتظار نشسته است. در اين حال از شدّت خضوع در برابر حق و احساس بندگي به درگاه او، آثار نگراني در صورتش ظاهر بود.
طاووس بن كيسان يماني از تابعين مشهور و از اصحاب امام زين العابدين عليه السلام ميگويد:
«در حجر اسماعيل، امام را ديدم كه سرگرم عبادت و مناجات با پروردگار بود. وقتي به نماز مي ايستاد، رنگ چهره اش گاه زرد و گاه گلگون مي گشت. بيم از خدا در اندامش متجلي بود و چنان نماز مي گزارد كه گويي آخرين نماز اوست. چون به سجده ميرفت، تا دير زمان در سجده ميماند و چون سر بر ميداشت، قطرات عرق بر بدنش جاري بود. همواره تربت سيدالشهداء عليهالسلام همراه داشت و جز بر آن پيشاني نمي نهاد»
منابع:1. ارشاد، ج 2، ص 163. 2. سيراعلام النبلاء، ج 4، ص 393 ـ 394.
برچسبها:
زيادي سجده ها و تداوم هر سجده ي امام علي بن الحسين عليه السلام سبب گرديد كه آن حضرت را «سيدالساجدين» لقب دهند. بر اثر اين سجده هاي طولاني و فراوان، پوست پيشاني ايشان زبر شده بود.
امام باقر عليهالسلام مي فرمايد: پدرم هيچ نعمتي را به ياد نميآورد مگر اين كه با ياد كردن آن به درگاه خداوند سجده ميگذارد. هنگام قرائت قرآن چون به آيه هاي سجده ميرسيد، نيز به وقت خطر و احتمال رخداد حادثهاي ناگوار و همچنين پس از پايان نمازهاي فريضه يا هر گاه كه موفق ميشد خدمتي انجام دهد و ميان دو مؤمن را اصلاح كند، سر به سجده ميگذاشت و خداوند را سپاس ميگزارد».
يكي از خدمتكاران آن حضرت ميگويد:
«روزي مولايم به سوي صحرا رفت و من همراه او بودم. در گوشه اي از صحرا به عبادت پرداخت. به هنگام سجده، سر را بر سنگ هاي ريز و درشت مي نهاد و با گريه و تضرّع خدا را ياد ميكرد. كوشيدم تا صداي حضرت را بشنوم. آن روز شمردم كه امام در سجده ي خويش هزار مرتبه گفت: «لااله الااللّه حقا حقا، لااله الاّاللّه تعبّدا و رقّا، لااله الااللّه ايمانا و تصديقا».
چون امام از سجده سر برداشت، صورت و محاسن او به اشكهايش آغشته بود.
منابع: اعلام الورى، ص 256--احقاق الحق، ج 12، ص 26
.
برچسبها:















