امام سجّاد عليه السلام چون وضو مي گرفت و خود را براي نماز آماده ميكرد، رنگ رخسارش دگرگون ميشد و چون از علت آن ميپرسيدند، پاسخ ميداد: آيا ميداني كه ميخواهم به آستان چه بزرگي راه يابم و در برابر چه مقامي قرار بگيرم» بارها ميديدند كه امام زين العابدين عليه السلام وضو گرفته و براي رسيدن وقت نماز به انتظار نشسته است. در اين حال از شدّت خضوع در برابر حق و احساس بندگي به درگاه او، آثار نگراني در صورتش ظاهر بود.
طاووس بن كيسان يماني از تابعين مشهور و از اصحاب امام زين العابدين عليه السلام ميگويد:
«در حجر اسماعيل، امام را ديدم كه سرگرم عبادت و مناجات با پروردگار بود. وقتي به نماز مي ايستاد، رنگ چهره اش گاه زرد و گاه گلگون مي گشت. بيم از خدا در اندامش متجلي بود و چنان نماز مي گزارد كه گويي آخرين نماز اوست. چون به سجده ميرفت، تا دير زمان در سجده ميماند و چون سر بر ميداشت، قطرات عرق بر بدنش جاري بود. همواره تربت سيدالشهداء عليهالسلام همراه داشت و جز بر آن پيشاني نمي نهاد»
منابع:1. ارشاد، ج 2، ص 163. 2. سيراعلام النبلاء، ج 4، ص 393 ـ 394.
برچسبها:
زيادي سجده ها و تداوم هر سجده ي امام علي بن الحسين عليه السلام سبب گرديد كه آن حضرت را «سيدالساجدين» لقب دهند. بر اثر اين سجده هاي طولاني و فراوان، پوست پيشاني ايشان زبر شده بود.
امام باقر عليهالسلام مي فرمايد: پدرم هيچ نعمتي را به ياد نميآورد مگر اين كه با ياد كردن آن به درگاه خداوند سجده ميگذارد. هنگام قرائت قرآن چون به آيه هاي سجده ميرسيد، نيز به وقت خطر و احتمال رخداد حادثهاي ناگوار و همچنين پس از پايان نمازهاي فريضه يا هر گاه كه موفق ميشد خدمتي انجام دهد و ميان دو مؤمن را اصلاح كند، سر به سجده ميگذاشت و خداوند را سپاس ميگزارد».
يكي از خدمتكاران آن حضرت ميگويد:
«روزي مولايم به سوي صحرا رفت و من همراه او بودم. در گوشه اي از صحرا به عبادت پرداخت. به هنگام سجده، سر را بر سنگ هاي ريز و درشت مي نهاد و با گريه و تضرّع خدا را ياد ميكرد. كوشيدم تا صداي حضرت را بشنوم. آن روز شمردم كه امام در سجده ي خويش هزار مرتبه گفت: «لااله الااللّه حقا حقا، لااله الاّاللّه تعبّدا و رقّا، لااله الااللّه ايمانا و تصديقا».
چون امام از سجده سر برداشت، صورت و محاسن او به اشكهايش آغشته بود.
منابع: اعلام الورى، ص 256--احقاق الحق، ج 12، ص 26
.
برچسبها:
تمام ويژگي هاي ارزشي انسان بر محور عقل و علم او سنجيده مي شود. امام در بينش شيعه كسي است كه در عقل و علم و نيز اعمال ارزشي، سرآمد همه ي خلق است و خداوند بر اساس اين شايستگيهاي واقعي، ايشان را به امامت و پيشوايي ديني و دنيايي برگزيده است.
علم امامان مانند علوم بشري نيست، بلكه همانند پيامبران، از دانشي هستند كه از تعليم الهي برخوردارند.
امام سجاد عليه السلام دربارهي الهي بودن دانش ائمه و گستردگي دامنهي آن مي فرمايد:
به يقين محمد امين (ص) خداوند در زمين بود و چون به ملاقات حق شتافت، اهل بيت او، وارثان وي و امينان خدا در زمين هستند... ما برگزيدگان خدا و اوصياي پيامبريم و از هر فرد ديگر، به قرآن و دين سزاوارتريم. در مراتب عالي دانش قرار داديم و علوم همه پيامبران نزد ما به وديعت نهاده شده است.
دانش و فضايل امام سجاد عليهالسلام چيزي نبود كه فقط دوستان و شيعيانشان بدان معتقد باشند كه حتي منكران مقام ولايت و نيز معاندان خاندان رسالت در مواردي به ناگزير در برابر فضل و كمال ايشان سر تعظيم فرود ميآوردند. چنان كه عبدالملك مروان در پاسخ نامه امپراطور روم درماند و حق را در آن ديد كه نظر امام سجاد عليه السلام را درباره آن جويا شود و پاسخ آن حضرت را به امپراطور روم بنويسد.
منابع: بصائرالدرجات، ص 120-تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 304
برچسبها:
موضعگيريهاي امام سجاد عليهالسلام و زينب كبري عليهاالسلام، يزيد را آشفته ساخت. برخي منابع نوشتهاند يزيد با مشاهدهي تأثير عميق خطبهي عليبنالحسين در مردم، با لحني اعتراضآميز به كساني كه از وي خواسته بودند تا به عليبنالحسين اجازهي سخنراني بدهد، گفت:
شما مقصودتان رسوايي ما و نابودي سلطنت ما بود. ولي آنان در پاسخ گفتند: به خدا سوگند! هرگز باور نميكرديم جواني كه مانند وي رنج و آسيب ديده، عزيزترين عزيزانش را از دست داده، روزها در اسارت بر مركبهاي برهنه راه پيموده و... بتواند در مجلسي كه انبوه درباريان و بزرگان شهر و مردم مختلف حاضرند، اينگونه محكم و مستدل سخن بگويد.
از برخي منابع ديگر استفاده ميشود كه مردي از دانشمندان يهود نيز در محفل يزيد حضور داشت. وي پس از شنيدن سخنان امام سجاد از يزيد پرسيد: «به راستي اين جوان كيست؟» يزيد گفت: «فرزند حسين عليهالسلام» يهودي گفت: «كدام حسين عليهالسلام؟»... آنقدر پرسيد تا دانست اين خاندان از نسل پيامبر اكرم صلياللهعليهوآله هستند. از اينرو با توبيخ و سرزنش به يزيد گفت: «آيا او فرزند دختر پيامبرتان بود كه با اين فاصله كم پس از رحلت پيامبرتان او را كشتيد؟ به راستي رفتاري ناشايست دربارهي خاندان پيامبر خويش روا داشتيد. شما ديروز از پيامبرتان جدا شدهايد و امروز فرزندش را ميكشيد؟...»1
منبع: بحارالانوار، ج 45، ص 139.
برچسبها:
يكي از مهمترين مسؤوليتهاي امامت، بيان دلايل محكم بر پايهي حقايق روشن جهت اثبات عقايد و اقامهي براهين صادق بر مبناي معارف الهي است، تا پايههاي حق استحكام يابد و بناي باطل منهدم شود. هر يك از امامان معصوم به مقتضاي شرايط زمان در اين راه بسيار كوشيدهاند. امام سجاد عليهالسلام نيز با اين كه در محاصرهي حكومت ستمگر اموي قرار داشت، ولي توانست با بهترين بيان و روشنترين دلايل، آنچه را براي هدايت گمراهان و راهنمايي حقيقتطلبان لازم بود، آشكار كند. در اينجا به يك مورد اشاره ميشود.
عياشي نقل كرده است كه مردي خدمت امام سجاد عليهالسلام آمد و گفت: «آيا تو علي بن حسين هستي؟» فرمود: «آري»گفت: «پدر تو كسي است كه مؤمنان را كشته است». امام فرمود: «واي بر تو! چگونه با اين قاطعيت ميگويي پدر من مؤمنان را كشته است؟ گفت: «به دليل گفتار خودشان. برادرانمان بر ما ظلم كردند و ما در قبال ستمشان با آنان جنگيديم».
امام فرمود: «واي بر تو! آيا قول خداي تعالي را نخواندهاي كه ميفرمايد: به سوي (اهل مدين) برادرشان شعيب و به سوي قوم ثمود، برادرشان صالح را فرستاديم. آيا اين پيامبران، برادران ديني قومشان بودند يا از قبيلهي يكديگر بودند؟» آن شخص گفت: «برادران قبيلهاي بودند». امام فرمود: «پس ميتوان گفت (دشمنان امام حسين نيز) برادران قبيلهاي بودند نه برادران ديني». آن مرد گفت: «خدا گره از كار تو بگشايد چنان كه عقدهي دل مرا گشودي».
منابع:
1ـ زندگانى امام زينالعابدين عليهالسلام، عبدالرزاق موسوى مقرّم، ص 437.
2ـ تفسير برهان، ج 1، ص 361.
برچسبها:
امام سجاد علیه السلام پس از فاجعه کربلا به امامت رسيد و با توجه به وضعيت زمان و اختناق حاكم در آن دوران، اقدام به يك سلسله برنامه هاي ارشادي و فرهنگي و مبارزات غيرمستقيم نمود.
ماجراي نهضت كربلا، يك حادثه بزرگ سياسي بود که امام سجّاد علیه السلام در پيدايش آن و ابلاغ پيام شهيدان و پيگيری نتايج نهضت نقش اصلي را داشت، آن حضرت پس از ماجراي خونين عاشورا، چه هنگام اسارت و چه هنگام بازگشت به مدينه، در هر فرصتي مردم را بر ضدّ طاغوت عصر، يزيد بن معاويه مي شوراند، خطبه غرّا و كوبنده او در شام، يزيد و حكومتش را رسوا نمود و ماهيّت پليد حكومت خودكامه او را افشا كرد.
امام سجاد علیه السلام با این که پس از واقعه کربلا جامعه اسلامی را گرفتار ترس و یاس می دید و کسی را نمی یافت که تربیت کند و دانش خویش را به او بسپارد ولی از پای ننشست و با دعا و نیایش مطالب عمیق و مضامین ارزنده و گرانقدری را به جامعه اسلامی به ویژه شیعیان منتقل ساخت
برچسبها:
كوفيان ايستادهاند تا اسيران را ببينند. عليبنالحسين از خيمه خارج ميشود. براي نخستين بار نگاهش به چشمان بيمهر و چهرههاي پيمانشكن كوفيان خيره ميشود. امام سخنش را با ستايش پروردگار آغاز كرد و بر پيامبر درود فرستاد. سپس چنين فرمود:
هان اي مردم! آن كه مرا ميشناسد سخني با او ندارم، ولي آنكس كه مرا نميشناسد، بداند كه من علي فرزند همان حسينم كه در كنار رود فرات با كينه و عناد سر مقدسش را از بدن جدا كردند، بدون اين كه جرمي داشته باشد و حقي داشته باشند. من فرزند كسي هستم كه حريم او را حرمت ننهادند... اموالش را به غارت بردند و خاندانش را به اسارت گرفتند...
برچسبها:















