يكي از مهمترين مسؤوليتهاي امامت، بيان دلايل محكم بر پايهي حقايق روشن جهت اثبات عقايد و اقامهي براهين صادق بر مبناي معارف الهي است، تا پايههاي حق استحكام يابد و بناي باطل منهدم شود. هر يك از امامان معصوم به مقتضاي شرايط زمان در اين راه بسيار كوشيدهاند. امام سجاد عليهالسلام نيز با اين كه در محاصرهي حكومت ستمگر اموي قرار داشت، ولي توانست با بهترين بيان و روشنترين دلايل، آنچه را براي هدايت گمراهان و راهنمايي حقيقتطلبان لازم بود، آشكار كند. در اينجا به يك مورد اشاره ميشود.
عياشي نقل كرده است كه مردي خدمت امام سجاد عليهالسلام آمد و گفت: «آيا تو علي بن حسين هستي؟» فرمود: «آري»گفت: «پدر تو كسي است كه مؤمنان را كشته است». امام فرمود: «واي بر تو! چگونه با اين قاطعيت ميگويي پدر من مؤمنان را كشته است؟ گفت: «به دليل گفتار خودشان. برادرانمان بر ما ظلم كردند و ما در قبال ستمشان با آنان جنگيديم».
امام فرمود: «واي بر تو! آيا قول خداي تعالي را نخواندهاي كه ميفرمايد: به سوي (اهل مدين) برادرشان شعيب و به سوي قوم ثمود، برادرشان صالح را فرستاديم. آيا اين پيامبران، برادران ديني قومشان بودند يا از قبيلهي يكديگر بودند؟» آن شخص گفت: «برادران قبيلهاي بودند». امام فرمود: «پس ميتوان گفت (دشمنان امام حسين نيز) برادران قبيلهاي بودند نه برادران ديني». آن مرد گفت: «خدا گره از كار تو بگشايد چنان كه عقدهي دل مرا گشودي».
منابع:
1ـ زندگانى امام زينالعابدين عليهالسلام، عبدالرزاق موسوى مقرّم، ص 437.
2ـ تفسير برهان، ج 1، ص 361.
برچسبها:















